سلام
این وبلاگ کسی هست که 7 سال یکی رو دوست داشت و 7 سال عاشق بود یک عشق خیلی واقعی و 7 سال جنگید و تلاش کرد و تنهایی خودش بود که برای زندگیش جنگید اما متاسفانه بعد از 7 سال تنهایی رفت و به پدر دختر خانم گفت اما با بی منطق ترین پاسخ روبه رو شد و که اصلا فکرش نمی کرد به خاطر همچین موضوعی جواب منفی بشنوه و حالا می خواد خاطرات زندگی خودش از سختی هایی که کشیده از شیرینی هاش تو این وبلاگ بنویسه و تجربه باشه برای بقیه جوان ها که راه درست رو انتخاب کنند و هر سوالی داشتین در خدمت هستم .
خاطرات دوران هفت ساله رو میتونین تو پست های از سال 95 بخونید .
از سال 98 از تجربه ها و خاطرات این دوران می نویسم .
خوشبخت باشین .
داستان عشق 7 ساله
داستان عروسی
سال ,رو ,خاطرات ,جنگید ,تنهایی ,ساله ,7 سال ,و 7 ,از سال ,این وبلاگ ,تجربه باشه
درباره این سایت